موضوع: "بدون موضوع"
هر جا غصّه دار شدی استغفار کن. استغفار امان انسان است. به این کاری نداشته باش که چرا محزون شده ای ، اذیّتت کرده اند ؟ گناهی کرده ای؟ بعضی وجود خودشان را گناه می دانند. شما می گویی چرا من درست کار نمی کنم ، او خودش را گناه می داند. محزون که شدی استغفار کن. چه غم خود را داشته باشی و چه غم مؤمنین را ، استغفار غم ها را از بین می برد. همان طور که وقتی خطا می کنی همه صدمه می خورند ، مثلاً وقتی چند نفر کفران نعمت می کنند به همه ضرر می رسد ؛ استغفار هم که می کنی به همه ماسوای خودت نفع می رسانی.
دست بر سر یتیمی بکشی، خدا دوستت می دارد. مظلومی را یاري کنـی، خـدا دوستت می دارد و … . این قبیل کارها را آنقدر انجام بده تا یقین کنی کـه خـدا وخوبان دوستت دارند . وقتی یقین کردي که خدا دوستت دارد، مثل پرنده اي می شـوي که ابتدا از دست آدمیان فرار می کرد. اما چند وقت کـه صاحبخانه بـه او آب و دانـه داد، به او محبت پیدا کرد و دیگر از اطاق او بیرون نرفت و هر کاري که صاحبخانه با او کرد، باز هم از او جدا نشد و فـرار نکرد. علتتش ایـن بـود که فهمیـده بـود صاحبخانه دوستش دارد.
صلوات همان محبت و دوستی اسـت و همـه ي اولـین و آخـرین در صـلوات غرقند. هر عبادتی که هـر کـس مـی کنـد ، همـان صـلوات اسـت.
دستگاه خدا که از دستگاه حضرت یوسف کمتر نیست. یکی از هم زندان هاي یوسف خوابی جعل کرد و تعبیرش را از یوسف پرسید. وقتی یوسـف تعبیر کـرد، آن زندانی گفت دروغ گفتم و خواب را از خودم ساخته بـودم. یوسـف گفـت: کار از کار گذشت و آنچه گفتم، واقع خواهد شد. ما هم چند بار دروغی به خـدا گفتیم دوستت داریم. بعد که ابتلائات و تبعات این دوستی ظاهر شـد، گفتیم خـدایا دروغ گفتیم . خداوند فرمود: کار از کار گذشت و به جمع دوستان مـا ملحق شدي.
از حدیث کسا ، ادبِ صحبت کردن با فرزندان و شوهر و همسر را بیاموزید.
… وقتی می خواهید از منزل خارج شوید ، اهل خانه را خشنود کنید و بیرون بیایید. وقتی هم خواستید وارد خانه شوید، بیرون در استغفار کنید و صلوات بفرستید ، هر ناراحتی که دارید بیرون بگذارید و با روی خوش داخل [خانه] شوید. اهل خانه هم با روی خوش به استقبال شما بیایند. کمال زن و مرد در این است.
تا دل داریم، عین الیقین است . همین که دلبر آمد و دل را گرفت و خود به جـاي آن نشست، حقّ الیقین است.
ابتدا بشر از خدا غافل بود ، بعد در صدد برآمد خدا را یاد کند. هر چـه تقـلاّ کـرد، دید نمی تواند ذاکر خدا باشد و خدا ذاکر اوست: خدایا تـو پـیش ازهمه ي ذاکران، ذاکر هستی. به این خاطر بود که دوباره غفلت را اختیار کرد.
توجهت به هر چه باشد، قیمت تو همان است. اگر توجهت به خدا و خوبان خدا باشد، قیمتی می شوي. حواس تو به هر که رفت، تو همانی.
اگر خدا را زیاد یاد کنی، به جایی می رسی که به هر طرف رو کنی، قبلـه اسـت.
همان طور که خداوند فرمود: به هر طرف که روي برگردانی، همانجا وجه خداست.
مذکور از ذکر بهتر است. گاهی اوقات شخص چنان مشغول اذکار می شود که از مذکور غافل می ماند.
دل باید مشغول یاد خدا باشد و دست مشغول کار دنیا. بـر خلاف کسانی که ظاهرشان مشغول نماز و عبادت است و فکر و دلشان مشغول یاد دنیا.
استاد قرائتی:
در ركوع و سجود، با گفتن «سبحان اللَّه» يا «سبحان ربّى الاعلى و بحمده» يا «سبحان ربّى العظيم و بحمده» خداوند را تسبيح مىكنيم.
بگذار لااقل از ذرّات خاك، شن، جمادات، گياهان و ستارگان عقب نباشيم. اگر به گفته قرآن همه چيز در حال تسبيح است چرا ما نباشيم؟! «يُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض ؛ جمعه،1»
تسبيح گوى او نه بنى آدمند و بس هر بلبلى كه زمزمه بر شاخسار كرد.
ذرات هستى، تسبيح خدا مىیکنند گرچه به گفته قرآن ما تسبيح آنها را نمیفهميم. در قرآن میخوانيم كه هُدهُد نزد سليمان آمد و از خورشيد پرستى مردم منطقهاى كه رهبرى آنها را زنى به عهده داشت ناله كرد! اگر هُدهُد توحيد و شرك را مىیفهمد و بدى آن را درك میكند و زن و مرد را تشخيص میدهد و گزارش آن را به حضرت سليمان میدهد، چه مانعى دارد سبحان اللَّه هم بگويد؟مگر قرآن نمیگويد: مورچهاى به باقى مورچگان گفت: به لانههاى خود برويد كه اين سليمان و لشكر او هستند كه شما را ناآگاه پايمال مىكنند. چه مانعى دارد مورچهاى كه نام افراد را مىیداند سبحان اللَّه هم بگويد.
اللَّهُمَّ إِنیِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ
حیات طیّبه یک جلوه آخرتی-معنایی-ملکوتی و یک جلوه دنیایی دارد.
جلوهی دنیاییاش، عبارت است از قناعت، و همان چیزی است که در روایات ما از آن تعبیر به عَیّش شده است، به معنای خوش بودن.
انسان دلش در دنیا به قناعت خوش میشود، قانع باشی، دلخوش هستی و قانع نباشی، تمام دنیا را هم به شما بدهند، ناخوش هستی.《 برگرفته از شرح دعاى هشتم صحيفه سجاديه استاد_حاج_علی_اکبری 》
معراج المؤمنین
چون ضرورت بدن تقاضا دارد که بنده در شبانه روز چندین وعده غذا بخورد و آشامیدنی بنوشد، پس این ضرورت سبب می گردد که آدابی در هنگام خوردن اجرا شود و نوعی روش و سیره که صاحب شریعت آن را وضع کرده به ظهور بپیوندد.
۱. شستن دست ها قبل و بعد از غذا.
۲. اول غذا بسم الله الرحمن الرحیم گفتن.
۳. با دست راست غذا خوردن.
۴. هر کسی در سر سفره غذای جلوی خودش را بخورد.
۵. لقمه را کوچک بردارد.
۶. غذا خوردن را طول بدهد.
۷. غذا را خوب بجود.
۸. بعد از غذا، خداوند عالم را حمد کند.
۹. بعد از غذا خلال نماید.
۱۰. در اول روز و اول شب غذا بخورد.
۱۱. در اول و آخر غذا نمک بخورد.
۱۲. یک سوم برای غذا، یک سوم برای نوشیدنی و یک سوم برای راحت تنفس کردن باشد.
عملی برای سرکوب کردن نفس اماره
ميرزا جواد آقا ملکي تبريزي : «استادي داشتيم که مرد عارف و کامل بود. مانند او در تهذيب و معرفت نديده بودم.
روزي از او پرسيدم که در اصلاح نفس و جلب معارف، چه عملي را تجربه کرده است؟
گفت: من عملي را مؤثرتر از اين نديدم که در هر شبانه روز با مداومت و پيوستگي و در يک سجده ي طولاني، اين آيه خوانده شود:
« لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ »
و به هنگام گفتن ذکر، خود را در زندان و به زنجيرهاي اخلاق رذيله بسته بيند. آنگاه اقرار کند بارالها اين کار را تو بر من نکردي و تو بر من ستم روا نداشتي بلکه اين من بودم که بر خود ستم کردم و خود را به اينجا انداختم.»
مجموعه داستان نماز ابرار؛ محمد صحتي سردرودي؛ ص ۲۴.
#پنج_چیز_را_غنمیت_شمردن
#منبرک_روایی
#منبرک_مکتوب
از وصایای پیامبر اکرم صلی الله علیه واله به ابوذر این است که پنج چیز را پیش از آمدن پنج چیز غنیمت شمار:
1 ) #جوانی پیش از پیری؛
2 ) #سلامتی قبل از مریضی؛
3 ) #دارایی پیش از فقر؛
4 ) #فراغت قبل از اشتغال؛
5 ) #زندگی پیش
#چهار_چیز_سبب_ناکامی
#منبرک_روایی
#منبرک_مکتوب
روایتی از حضرت علی علیه السلام نقل شده که فرمود:
بر ناکامی ها و برگشت روزگار، به چهار چیز استدلال می شود ( چهار نشانه دارد):
1 ) بی تدبیری و سوء مدیریت؛
2 ) ریخت و پاش های نابجا
3 ) کم عبرت گرفتن از حوادث؛
4 ) بی اندازه فریب خوردن
غررالحکم ص354
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
#اوقات شبانه روز خود را به #چهار بخش تقسیم و از آن به خوبی استفاده کنید:
1) ساعتی از آن را برای #مناجات با پروردگار؛
2) ساعتی دیگر از آن را برای #امرار_معاش و کسب حلال؛
3) ساعتی از آن را برای #دیدار با برادران دینی؛
4) ساعتی از آن را برای #استفاده_از_لذات_مشروع.
مستدرک الوسائل جلد13
سخنی ازبزرگان…
❌شیطان در نماز شب هم به سراغ شما میآید!
برادران! مراقب شیطان باشیم، در بهترین حالات، شیطان میآید سراغ انسان.
در وقت نماز شب که مشغول عبادتید، مشغول تضرّعید، همان وقت شیطان میآید سراغ شما. بستگی دارد که من و شما چهجور آدمی باشیم؛ یک وقت ما را وسوسه میکند بوسیلۀ عُجب، یک وقت ما را وسوسه میکند بوسیلۀ ریا، یک وقت وسوسه میکند بوسیلۀ ایجاد شک و تردید در این کاری که داریم میکنیم. …
✅بارها عرض کردهایم اینکه شیطان در قرآن کریم اینهمه اسمش تکرار شده، چه اسم شیطان، چه اسم ابلیس برای خاطر این است که اهمیتِ این دشمنِ خطرناک را ما فراموش نکنیم… شیاطین انس هم همینجورند، آنها هم از شیطانِ جنّ الهام میگیرند، به یکدیگر کمک میکنند برای اینکه ما را منصرف کنند، منحرف کنند از صراط مستقیم.ثبات بر صراط مستقیم، آن چیزی است که انسان هر روزی بارها و بارها از خدای متعال میخواهد: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم». خوب، شما که در صراط مستقیماید، «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم» یعنی: در سرِ دو راهیها، ما را به آن راهی که #صراط_مستقیم است، هدایت کن! یعنی ما را مستمراً بر این صراط قرار بده که ازان منصرف ومنحرف نشیم.
از سفارشات پیامبر اکرم صلی الله علیه واله به علی علیه السلام این است:
يا علِيُ أرْبعٌ أسْرعُ شيْ ءٍ عُقُوبةً
ای علی چهار کس زودتر کیفر می شوند، آنها عبارتند از:
1 ) مردی که به او خوبی کنی و او به تو بدی کند؛
رجُلٌ أحْسنْت إِليْهِ فكافأك بِالْإِحْسانِ إِساءةً .
2 ) مردی که به او ستم نکرده ای ولی وی به تو ستم می کند؛
رجُلٌ لا تبْغِي عليْهِ و هُو يبْغِي عليْك.
3 ) مردی که با او در انجام کاری پیمان بسته ای و وفادار به آن هستی امّا او درصدد خیانت به توست.
رجُلٌ عاقدْتهُ على أمْرٍ فمِنْ أمْرِك الْوفاءُ لهُ و مِنْ أمْرِهِ الْغدْرُ بِك
4 ) مردی که با او صله رحم کنی ولی او با تو قطع رابطه کند.
«#قمر_در_عقرب» یعنی چه؟
مراد از «قمر» یعنی کره ماه و مراد از عقرب یعنی «برج عقرب» یا «صورت عقرب»، و منظور این است که کره ماه در برج «عقرب» قرار گیرد یا کره ماه مقابل صورت فلکى «عقرب» قرار گرفته باشد.
توضیح اینکه؛
دانشمندان، دایرةالبروج در آسمان را به دوازده قسم که هر یک 30 درجه مىشود و مجموعا 360 درجه میشود، بخش نمودهاند، و در مدارات اختران هر قسم را «برج» نامیدهاند.
چون در هر «برجى» برخی از ستارهها و به اصطلاح ثوابت (مراد، کواکب ثابت نسبی است چون نسبت به زمین، بسیار آهسته حرکت میکنند و مانند ثابتاند) گرد آمدهاند که از هیئت اجتماع آنها صورت جانورانى تصویر رفته بود، آن «برج» را به نام صورت آن جانور نامیدهاند که اول آنها «حمل» و آخر آنها «حوت» است؛ چنانکه به نظم گفته شده:
برجها دیدم که از مشرق بر آوردند سر / جمله در تسبیح و در تهلیل حیّ لا یموت
چون حمل چون ثور چون جوزاء و سرطان و اسد / سنبله میزان و عقرب قوس و جدى و دلو و حوت
ملاحظه میشود که برجها 12 تا هستند و هر یک به خاطر ستارههایی که در آن «برج» دیده میشود نامی دارند و یکی از برجها، برج «عقرب» است که برج هشتم از این برجهاست.
پس نام برجهای دوازده گانه دائرةالبروج با (معانی) عبارت است از:
1. برج حمل: (قوچ) / 2. برج ثور: (گاو نر) / 3. برج جوزاء: (دوپیکر) / 4. برج سرطان: (خرچنگ) / 5. برج اسد: (شیر) / 6. برج سنبله: (خوشه) / 7. برج میزان: (ترازو) / 8. برج عقرب: (کژدم) / 9. برج قوس:(کمان) / 10. برج جدی: (بزغاله نر) / 11. برج دلو: (آب کش) / 12. برج حوت: (ماهی)
و منازلى که براى ماه از اجتماع برخی از ستارگان گفتهاند حکم صورت را دارد. کسانى که صور بروج را بشناسند، هنگامى که «قمر» در برج «عقرب» وارد شده است، چون شب به ماه نگاه کنند، فاصله میان ماه و صورت عقرب را به خوبى در مىیابند.
به عبارت ساده، کره ماه در طول یک ماه قمری - که حدود 29٫5 روز است - یک بار به طور کامل دور زمین میچرخد! این یک دور کامل، به دوازده قسمت تقسیم شده و برجهایی نیز برای هر یک از این دوازده صورت فلکی انتخاب شده (حمل، ثور، جوزاء، سرطان، اسد، سنبله، میزان، عقرب، قوس، جدی، دلو و حوت) و هر یک از این نامهای دوازدهگانه، متناسب با صورت فلکی ستارههای دوردستی است که ماه در مقابل آنها است.
لذا وقتی که کره ماه در چرخش خود به دور زمین، به برج عقرب میرسد، میگویند قمر وارد عقرب شد (قمر در عقرب است) و وقتی از برج عقرب خارج میشود میگویند قمر از عقرب
احکام_فقهی قمر در عقرب
در کتابهای فقهی، وقتی قمر در عقرب است، دست کم چند مورد مکروه (نه حرام) دانسته شده است. یکی عقد نکاح، دوم اقدام برای بچهدار شدن (انعقاد نطفه)، و دیگری سفر.
به عنوان مثال:
محقق در شرایع نوشته است: «و یکره إیقاع النکاح و القمر فی العقرب» ازدواج و عقد نکاح (یا نزدیکی) در حالی که قمر در عقرب است مکروه است. (شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج2، ص 211)
فقهای بزرگ دیگر مانند علامه، شهید اول، شهید ثانی، صاحب جواهر، سید یزدی نیز به این مطلب اشاره کردهاند. (نگاه کنید: اللمعة الدمشقیة فی فقه الإمامیة، ص 173 ؛ مسالک الأفهام إلى تنقیح شرائع الإسلام، ج7، ص، 21 ؛ العروة الوثقى (للسید الیزدی)، ج2، ص 799 )
دلیل این مسأله
علت کراهت، روایت یا روایاتی است که در این باره وارد شده است. این روایات در کتب معتبر حدیثی مانند کافی، من لایحضره الفقیه، بحارالانوار، وافی و وسائل الشیعه موجود است.
از امام صادق علیهالسّلام روایت شده است که: «من سافر أو تزوّج و القمر فی العقرب لم یر الحسنى»؛ یعنى در وقتى که قمر در عقرب است، هر کس مسافرت کند یا عقد نکاح نماید، نیکویى نبیند. (نگاه کنید: کافی، ج 8 ص 275 ؛ من لایحضره الفقیه، ج 2 ص 267؛ تهذیب، ج 7 ص 407؛ وسائل الشیعه، ج 11 ص 367 ؛ بحارالانوار، ج 100 ص 268؛ وافی، ج 12 ص 354)
ملاحظه میفرمایید که این روایت و شبیه به این را اکثر کتابهای معتبر حدیثی نقل کردهاند.
نکته دقیق علمی
آنچه از اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسّلام در اجتناب از برخى امور مانند عقد ازدواج، اقدام برای انعقاد نطفه و سفر، هنگام قمر در عقرب وارد شده است، آیا مراد، بودن قمر (ماه) در خود برج عقرب است و یا در صورت آن؟
(«صورت فلکی» به مجموعه چند ستاره گفته میشود که شکلی خاص را در ذهن بیننده القاء میکنند، در حالی که «برج» به هر یک از تقسیمات دوازدهگانه دائرةالبروج اطلاق میشود و چون ستارهها به مرور زمان، در حرکتند، بین صورتهای فلکی و برجهای تعیین شده، فاصله افتاده است.)
ارباب نجوم، ملاک استنباط را از هر جهت به خود بروج میدانند، نه به صور آنها.
اکثر فقها هم گفتهاند مراد از قمر در عقرب، برج عقرب است نه صورت و منزل آن. (نگاه کنید: مسالک الأفهام إلى تنقیح شرائع الإسلام، ج7، ص، 21 ؛ العروة الوثقى (للسید الیزدی)، ج2، ص 799)
آیت الله حسنزاده آملی در هزار و یک کلمه، کلمه 554 میفرماید: «در هیچ کتب فقهى، قمر در عقرب را به غیر از آنچه که در نزد ارباب هیئت متعارف است، نگفتهاند. بلکه صاحب جواهر رحمه اللّه در نکاح آن تصریح فرموده است که: «و ظاهر أن لفظ الخبر مقول على عرف اهل النجوم و لا یریدون بمثله الّا الکون فی البرج بالمعنى المعروف عندهم»، جز این که سیّد طباطبائى (رضوان اللّه علیه) در آداب سفر، از کتاب حجّ العروة الوثقى فرموده است: «و لیجتنب السفر من الشهر و القمر فی محاق أو فی برج العقرب أو صورته» که از اطلاق ظاهر خبر (و القمر فی العقرب) چنان استفاده کرده است و به قول صاحب جواهر: «و لکن الاحتیاط لا ینبغى ترکه». فتدبّر.»
خلاصه کلام اینکه مراد، برج عقرب است اما درباره صورت نیز احتیاط ترک نشود بهتر است.
این سؤال و جواب فقهی را به بیان سادهتر نیز توضیح دهم و آن اینکه کره ماه در هر یک از این صورتهای دوازدهگانه (حمل، ثور، جوزاء، سرطان، اسد، سنبله، میزان، عقرب، قوس، جدی، دلو و حوت)، یک دوازدهم طول ماه قمری قرار میگیرد. (حدود 2 روز و 11 ساعت)
به عنوان مثال، در هر ماه قمری، کره ماه (قمر) حدود دو روز و نیم در برج و صورت فلکی عقرب خواهد بود. پس از گذشت صدها سال از تعیین برجها، صورت فلکی، از برج نجومی تعیین شده (که در واقع، موقعیتهای 30 درجهای از پیش تعیین شده بود) کمی فاصله گرفته است. چرا که ستارهها (به اصطلاح، ثوابت) نیز در حال حرکتند. (حرکت آنها در مقایسه با زمین، به قدری آهسته است که ثوابت گفته شده)
از این رو، در حال حاضر، بین «برج» و «صورت فلکی» فاصله وجود دارد لذا این سؤال مهم پیش میآید که منظور از کراهت سفر و ازدواج در زمانی که قمر در عقرب است به چه معناست؟ آیا به این معناست که قمر در صورت فلکی عقرب است یا این که قمر در برج عقرب است؟
اکثر فقها گفتهاند مراد برج عقرب است و برخی گفتهاند مراد صورت فلکی عقرب است و به نظر میرسد حق با اکثریت فقهاست ولی احتیاطا اگر هر دو لحاظ شود بهتر است چنانکه استاد علامه حسن زاده آملی در پایان چنین فرمودهاند.
روش احتیاط هم این است که چون قمر (کره ماه) هر دو روز و نیم - برابر 60 ساعت - از مقابل هر برج و از جمله برج «عقرب» عبور مىکند، بهتر است حدود 24 ساعت بر آن دو روز و نیم افزود و جمعاً سه روز و نیم تا چهار روز صبر و احتیاط نمود و سپس در امر #ازدواج، #صیغه_عقد را اجرا کرد.
▫️درتهران یکی می گفت: خوش به حال مسافرکش های به سمت میدان آزادی…! فریاد می زنند: #آزادی! آزادی! آزادی!
دیگری گفت، عابران خسته ای هم می پرسند: آزادی چند؟ و من تازه واردی را دیدم که چون ناآشنا بود، از راننده سؤال کرد: اصلا آزادی کجاست؟!
و راننده با لحنی معنادار گفت: ” آزادی قبل از انقلاب بود! “
من به او گفتم: بستگی دارد در کدام سو ایستاده باشی، اگر از “غرب” بخواهی به آزادی برسی، آزادی قبل از انقلاب است! ولی اگر از سمت “امام حسین(ع)” که به آزادی نگاه کنی، می بینی که آزادی، درست “بعد از انقلاب” قرار دارد…!
▫️ پس بنگر کجا ایستاده ای و از کدام سو به آزادی می نگری؛ طرف امام حسین(ع)هستی یاازطرف غرب …؟؟
لذت بردن را یادمان ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ !
از گرما می نالیم. از سرما فرار می کنیم.
در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم.
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم بی حوصلگی تقصير غروب جمعه است و بس!
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ:
ﻣﺪﺭﺳﻪ.. ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ .. ﮐﺎﺭ..
ﺣﺘﯽ ﺩﺭﺳﻔﺮﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ!
ﻏﺎﻓﻞ ازاینک زندگی همان لحاظتی بودک مخواستیم فقط پشت سربگذرانیم…
در رحم مادر خداوند بچه را در آبی بسیار شور قرار داده تا جسمش تمیز بماند و مادر سنگینی بچه را کمتر احساس کند، و خداوند روزیِ جنین را از طریق بند ناف که به مادر وصل است به او میرساند.
پس اگر مادر در غذا خوردن کوتاهی کند از غذای جنین چیزی کم نمیشود.
بخاطر وجود غده هایی که با گرفتن مواد لازم از دندانها و استخوان مادر غذای جنین را تأمین میکند و به همین دلیل است که مادران با پیشروی در سن، دندان و پا و زانو درد میگیرند، و در آخر میگویند: زن زودتر از مرد پیر میشود.
اگر آدمها بدانند که مادرشان بخاطر آنها استخوانش آب میشده در این میمانند که چگونه قدردانی بکنند!
خداوندا از تو بهشتی میخواهم برای کسی که مرا به دنیا آورد.
تقدیم به مادارن خوب سرزمینم
آخرین نظرات