دست بر سر یتیمی بکشی، خدا دوستت می دارد. مظلومی را یاري کنـی، خـدا دوستت می دارد و … . این قبیل کارها را آنقدر انجام بده تا یقین کنی کـه خـدا وخوبان دوستت دارند . وقتی یقین کردي که خدا دوستت دارد، مثل پرنده اي می شـوي که ابتدا از دست آدمیان فرار می کرد. اما چند وقت کـه صاحبخانه بـه او آب و دانـه داد، به او محبت پیدا کرد و دیگر از اطاق او بیرون نرفت و هر کاري که صاحبخانه با او کرد، باز هم از او جدا نشد و فـرار نکرد. علتتش ایـن بـود که فهمیـده بـود صاحبخانه دوستش دارد.
آخرین نظرات